پاییز 93 ی فرشته کوچولوهای من
تابستان 93 ی فرشته کوچولوهای من
یلدای 92
محبوب من! شیرین تر از جانم! عزیز دل! حنانه و محمدسبحان... خواهری بی حد و اندازه دوستتان دارد... برید ادامه ی مطلب و عکسهای یلدای 92 ام رو ببینید. باید آبجی رو ببخشید آنقدر مهمان داشتیم اون روز که قبل از اومدن مهمونها از سفره عکس انداختم و دوربین رو گذاشتم داخل کمد. بعد از رفتن مهمان ها هم واقعا خسته شده بودم و نای حرکتم نداشتم. برای همین از شب یلدا در خانه ی ما عکس ندارید متاسفانه. اما مهمانی خوبی بود. همه شما رو (سبحان) بازی میدادن و بهت شوخی میکردن تو هم همش دلبری میکردی مخصوصا واسه بابا رسول و حاج بابا. حنانه شمام با هم سنای خودت کلی بازی کردی... همه بودن همه! شب خوبی بود... یادش بخیر... تزئینات سفره رو کلا خودم انجام دادم ولی چیزم...